تمام تاریخ یک فرهنگ در قاب یک عکس - پرتال اصلی دانشگاه رازی
جهان ادبیات، سینما، تئاتر، نقاشی، پیکرتراشی، عکاسی و... «زبان خاص» خود را دارند که در صورت فهم آن زبان میتوان پیامی را که در ورای آن هنر نهفته است درک نمود.
دکتر تورج زینیوند معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه رازی: جهان ادبیات، سینما، تئاتر، نقاشی، پیکرتراشی، عکاسی و ... «زبان خاص» خود را دارند که در صورت فهم آن زبان میتوان پیامی را که در ورای آن هنر نهفته است درک نمود، یا اندکی به آن نزدیک شد.
یکی از عکسهای زیبا و ماندگار در حوزه ایثار و شهادت، عکس فوق است. اگرچه نگارنده اطلاعاتی درباره هویت عکاس به دست نیاورده است. اما این عکس، همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه (س) و در زمستان ۱۴۰۱ در شهری کوچک به نام «بردنجان» از «توابع فارسان» استان چهارمحال و بختیاری و در مراسم تشییع پیکر یک شهید گمنام گرفته شده است.
این عکس، سرشار از حرف و پیام است؛ حضور باشکوه تودههای مردم در این مراسم، بیانگر این است که جایگاه فرهنگ ایثار و شهادت در میان ایشان، ریشهدار، ماندگار و در متن جامعه اسلامی قرار دارد. این فرهنگ همراه و همزاد تاریخ اسلام است.
جمعیت بیانتهای انسانی که همچون یک قطار یا بسان ستاره دنبالهداری هستند، گویی حرکت ریشهدار یک فرهنگ را به بلندای تاریخ ترسیم میکنند؛ یعنی این تصویر به بانگ بلند، چنین میگوید: راه و مقصد شهیدان، پیوسته و ساری در حال پویایی و پیمودن است.
دوباره به آن جمعیت انتهای عکس بنگریم؛ گویی ادامه آن تا آنسوی کوهها و به «انتهای افق» میرسد؛ یعنی یک «شرح بیانتها» از فرهنگ ایثار و شهادت به درازای تاریخ. گویی امتداد پژواک حماسه سرخ حسینیان از فراسوی ازل تا به ابد است؛ از احد تا کربلا، از کربلا تا به امروز و آینده ایران و محور مقاومت.
محیط پر از سرما و کوهستان و خشونت طبیعی تصویررا بنگریم؛ هیچ سخنی جز آرامش و سکوت را به ما منتقل نمیکند. گویی تمام طبیعت به احترام پیکر آن شهید به تماشاگه راز هنر شهادت ایستاده و نظارهگر تشییع پیکر یک شهید گمنام هستند.
خالق این اثر، تنها یک عکاس نیست، بلکه آن تابوت و مردمی هستند که قاب ماندگاری را از هنر شهادت و قدرشناسی ترسیم نمودهاند. شاید هم هیچ هنر دیگری غیر از هنر شهادت نتواند مردم را اینگونه «متحد» «منسجم» و «به خط» کند.
خلاصه اینکه؛
همرهانت صفی از آینه بودند و خوش آن روز
که درخشید خدا در همه آینههایت